ملکوتیان : نقد نظریههای علوم انسانی غربی نقش مهمی در شکستن پارادایمهای علمی دارد
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۱۰۹۱۲
استاد دانشگاه گفت: برگزاری همایشهای بینالمللی برای نقد نظریههای علومی انسانی غربی و ترجمه آثار برگزیده به زبانهای زنده دنیا میتواند در شکستن پارادایمهای علمی موجود نقش مهمی ایفا کند و به وقوع انقلاب علمی در علوم انسانی بینجامد. - اخبار سیاسی -
مصطفی ملکوتیان، استاد دانشگاه و فعال حوزه علوم سیاسی در گفتوگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری تسنیم، هدف و مبنای ایجاد و تداوم جشنواره علمی را ایجاد تحول علمی عنوان کرد و افزود: علوم انسانی بخشی از تمدن را تشکیل میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به افول سیطره جهانی غربیها و نرسیدن به هدف خود در ایجاد فرهنگ غربی گفت: وقوع انقلاب اسلامی مسیر و زمینهای برای مقاومت در مقابل سیطره علمی غربیان است و انگیزه قوی برای رفتن به سوی تمدن نوین اسلامی را ایجاد نموده است. جشنوارههای علمی در کشورمان هم نشان دهنده وجود اراده ایجاد این تمدن و اقدامی عملی است برای سرعت بخشیدن به این عقیده جامع که عقاید ناقص ناشی از مدرنیته غربی است.
وی تاکید کرد: انقلاب اسلامی با گسترش درک درست از اعتقادات اسلامی، تفکر ایجاد تمدن نوین اسلامی و اندیشه علوم انسانی اسلامی و بومی را به میان آورد و آشکار است که تولید علم و تحول بنیادین در علوم انسانی هر چند در مسیر زمان اتفاق میافتد ولی در صورتی که مرکز یا مراکزی هوشمند برای رصد تحولات علمی وجود داشته باشند میتوانند در شناسایی وضعیت و پیشبرد امور در راستای ارتقای علوم انسانی به توفیق بهتری دست یابند.
استاد دانشگاه رشته علوم سیاسی با اشاره به نقش جشنواره فارابی در کشف و آشکارسازی تحولات علوم انسانی گفت: این خود یک گام مهم است و به انتقال ارزیابیها از وضعیت علوم انسانی در هر زمانی کمک میکند. کشف و آشکارسازی و اعلام دستاوردهای علمی از طریق رتبهبندی یعنی رتبههای یک تا سه و رتبه شایسته تقدیر، انگیزههای اجتماعی برای ارتقای علوم انسانی را تقویت میکند و جامعه مشاهده میکند که تلاشهای علمی از نظر جامعه علمی دور نمیماند.
ملکوتیان خاطرنشان کرد: آگاهی دانشگاهها از دستاوردهای علوم انسانی، زمینه بهرهگیری از آنها و در نتیجه پیشرفت های بعدی علمی را مهیا میسازد. تلاشها در جشنواره فارابی از یک نظر دیگر حائز اهمیت است. فارابی یک ناظر خوب برای ارزیابی وضعیت علوم مختلف است و اینکه تا چه اندازه در این علوم موضوع نقد و نوآوری و نظریه پردازی مورد توجه قرار میگیرد. در نتیجه فارابی با توجه به موضوع علوم انسانی و با توجه به اهمیت تحول در این علوم در دنیای معاصر و رویگردانی جهانی از تمدن عربی و آشکار شدن افول این تمدن و وقوع انقلاب اسلامی که نوید دهنده ورود به یک عصر جدید یعنی تمدن نوین اسلامی است، قابلیت ارزشمندی در راستای ارتقای علوم انسانی دارد.
وی یادآور شد: جشنواره فارابی برای دستیابی به اهداف عالی خود باید از نظرات و دیدگاههای صاحب نظرات علوم انسانی و اسلامی و بومی استفاده و با تلاش های مستمر ارزیابی های دقیق و به لحظه داشته باشد.
استاد علوم سیاسی در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان جشنواره فارابی را با قدمت 14 دوره برگزاری در متن و ساختار دانشگاه های جهان معرفی کرد؟ اظهار کرد: هر چند جشنواره فارابی قدمت زیادی ندارد اما تاکنون نیز نتایج تلاشها و اقدامات آن مفید و ارزنده بوده است. این امر ناشی از ساختار خوب علمی آن از جمله روند ارزیابی آثار رسیده به جشنواره است که بدون مسامحه و با دقت و در مراحل مختلف انجام میشود.
ملکوتیان با اشاره به اینکه پیشرفت در علوم انسانی امری صرفا متعلق به کشور ما نیست، افزود: البته این انگیزه در کشور ما قویتر است. در جهان اندیشمندان بسیاری وجود دارند که ناکامی نظریههای علوم انسانی در غرب را میبینند و میشناسند و مایل هستند در این راستا تلاش علمی نمایند.
وی ادامه داد: نکتهای که به ویژه در دانشگاههای غرب دیده میشود سیطره یک دستگاه فکری متعصب مبنی بر ماتریالیسم بر علوم انسانی است. به عبارت دیگر در غرب کار متعهدانه و مبتنی بر واقعیت در علوم انسانی حمایت و تشویق نمیشود و در دانشگاهها کمتر به سمت تحقیق در این زمینهها میروند که تا حد زیادی پای منافع نیز در میان است.
وی با اشاره به اینکه حرکت نقد نظریههای علوم انسانی در دانشگاههای جهان باید به یک روند تبدیل شود، گفت: جشنواره فارابی میتواند در این شرایط نقش خود را ایفا کند. شناسایی و معرفی منتقدان دانش و نظریههای غربی که در خود غرب هستند و این دانشها را نقد میکنند، برگزاری همایش های بینالمللی برای نقد نظریههای علومی انسانی غربی، آشکار کردن چالشها و مشکلات آنها و ترجمه آثار برگزیده به زبانهای زنده دنیا میتواند در شکستن پارادایمهای علمی موجود نقش مهمی ایفا کند و به وقوع انقلاب علمی در علوم انسانی بینجامد.
ملکوتیان همچنین به نقش جشنواره فارابی در داخل کشور اشاره کرد و گفت: شرایط در دانشگاههای داخل کشور متفاوت است و میتوان از طریق اعطای جوایز ارزشمند، رقابتیکردن موضوع از جمله در نظر گرفتن امتیازهای بالا در آیین نامه ارتقاع و تبدیل موضوع نقد، نوآوری و نظریه پردازی به فرهنگ دانشگاهی، می تواند باعث تحول و گرایش مراکز دانشگاهی به توسعه و رشد علوم انسانی شود.
این استاد دانشگاه در واکنش به این سوال که آیا حمایت های مادی و معنوی جشنواره از برگزیدگان برای تکمیل پروژه های علمی آنان می تواند مثمرثمر باشد، گفت: در ارزنده بودن حمایتهای مادی و معنوی جشنواره از آثار برگزیدگان شکی وجود ندارد. در دانشگاههای غربی و در روند معمول آنجا نوشتن علیه نظریهها حمایت و تشویق نمیشود. در داخل نیز هرگونه حمایت چه از جوایز مادی و چه ارزش گذاری کیفی و معنوی نویسندگان آثار برتر میتواند افزایش یابد. اگرچه تلاشها کافی نیست و باید در روند ارزیابی وضعیت علوم انسانی چه در شناخت صاحبنظران برگزیده تلاش های مضاعفی انجام بگیرد.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: علوم انسانی دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران علوم انسانی دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران نقد نظریه های علوم علوم انسانی جشنواره فارابی علوم انسانی استاد دانشگاه دانشگاه ها وقوع انقلاب علوم سیاسی تلاش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۱۰۹۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تأملاتی درباب بومی نبودن نظریهها در میدان جامعهشناسی کشور
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بیشتر پژوهشهایی که در اجتماع علمی ایران صورت گرفته و میگیرد، مبتنی بردستاوردهای دانشمندان غربی است و این دستآوردها چه در نظریهها و چه در روشها و فنون پژوهشهای تجربی، دارای دقت و اعتبار بالایی هستند.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که تئوریها و روشها با دقت تقریباً وسواسگونهای توسط دانشمندان و پژوهشگران غربی، ابداع و ساخته و برخی از آنها به وفور در جامعۀ خودشان به کار گرفته میشوند.
* دلایل خطای شناختی در پژوهشهای تجربی جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر مفاهیم و تبیینها و اِسنادهای آن نظریهها، برای جامعهشناسی و پژوهشهای تجربی جامعهشناختی در جامعۀ ایران ممکن است نوعی خطای شناختی شکل بدهد و احتمالا داده است، از آنجا که جامعۀ آمریکا، آلمان، فرانسه و دیگر جوامع غربی که نظریهپردازان در آن زمینه و مبتنی بر آن جوامع، به برساختن نظریههای خود اقدام کردهاند و میکنند.
این استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ به رغم شباهتهای انسانی ما آدمیان، از نظر دین و اعتقادات، از نظر ارزشها و هنجارها و رمزگان تفسیر معنا، از نظر شیوه توزیع قدرت، از نظر کمّوکیف وقایع و رویدادهایی که در دورههای تاریخی گذشته در جوامع آنها روی داده و اثرات و پیامدهای آن باقی است، از نظر رشد و توسعۀ اقتصادی، از نظر محیط طبیعی و جغرافیایی و نیز از نظر برخی عوامل دیگر، با جامعۀ ایران بطور معناداری متفاوت است واین خطای شناختی شکل میگیرد.
نظریههای برساختهشده در جوامع مدرن غربی برای جامعهای که در برخی بخشها کاملا و اساساً متفاوت است، موجب فهم و تبیین اشتباه میشود* عواقب حل مسائل با مفاهیم عاریتی
این پژوهش توضیح میدهد که کاربست نظریههای برساختهشده در جوامع مدرن غربی برای جامعهای که در برخی بخشها کاملا و اساساً متفاوت است، موجب فهم و تبیین اشتباه میشود. گرچه به عنوان جامعهشناس موظف هستیم - به قول گیدنز- به فرازبان جامعهشناسی سخن بگوییم، اما نگرانی این است که اطمینانی نیست که مفاهیم عاریتی، بتوانند شناخت دقیق و صحیحی را برای ما شکل دهند و ما را در حل برخی از مسائلمان، اجتماعی یا فرهنگی بهطور مؤثری یاری دهند.
نبوی ادامه میدهد که احتمالا بسیاری از پژوهشگران مفاهیم و نظریهها را فقط برای هدفی کارفرماپسند یا داورپسند، به کار میگیرند، و به ژرفاندیشی و بازاندیشی در مفاهیم و نظریههای رایج نمیپردازند. تعداد بیشتری از پژوهشگران نیز به علت آشنایی ضعیف با نظریهها، اساساً در موقعیتی نیستند که بتوانند به نقد و بازاندیشی در نظریهها بپردازند.
* زمینهمند نبودن نظریههای جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر خطای شناختی به باور و یقین درستی و صحّت پژوهش انجام گرفته میانجامد و مانع از نقد و بازاندیشی و ساخت نظریهای جدید میشود. بماند از اینکه برخی از پژوهشگران بنا به دلایل اجرایی، فرهنگی یا بخش اقتصادی، حتی همان اصول علمی را در نقدنشدههای مختلف پژوهش خود رعایت نمیکنند.
خطای شناختی به باور و یقین درستی و صحّت پژوهش انجام گرفته میانجامد و مانع از نقد و بازاندیشی و ساخت نظریهای جدید میشودنبوی بیان میکند که زمینهمند نبودن نظریههای جامعهشناختی از دو سو مبدل به مسأله شده است:
نظریههای برساختهشده در جوامع غربی برای کاربست در پژوهشهای بومی، مناسبت کمتری دارند و ممکن است ما را دچار خطای شناختی کنند، اما ما از آن آگاه نیستیم یا اگر آگاه باشیم تلاش جدی برای اصلاح نظریهها و بومیسازی آن آنجام نمیدهیم. نظرهای ساخته وپرداخته شده توسط اندیشمندان بومی به علت ناآشنایی با فرازبان جامعهشناسی، دارای ماهیت جامعهشناختی نیستند و در اجتماع علمی جامعهشناختی به رسمیت شناخته نمیشوند.این پژوهشگر در نهایت اینگونه جمعبندی میکند که در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجهایم و این وضعیت، آنقدر عادی و طبیعی شده است که مسألهبودن آن را درنمییابیم. چه بسا بخش قابل ملاحظهای از بحرانها و ابربحرانها، ناشی از سوءمدیریت نباشد و در اثر تشخیص نادرست یا نادقیق که به علت خطای شناختی روی میدهد، شکل گرفته باشد.
انتهای پیام/